Find in Library
Search millions of books, articles, and more
Indexed Open Access Databases
Analysis of Hegel's Theory of Unity and Ethnic Policy in the Sassanid Dynasty
oleh: Zia Khazaee, Mohammad Farhadi
Format: | Article |
---|---|
Diterbitkan: | University of Sistan and Baluchestan 2019-02-01 |
Deskripsi
مقاله حاضر با محور قرار دادن نظریه وحدت در عین کثرت هگل در مقابل اندیشه وحدت در نفی مارکس، سیاست قومی ایران در دوره ساسانی را بر اساس اندیشهها و افکار متفکرین نو مانند هگل و مارکس مورد ارزیابی قرار میدهد. نتایج حاصل نشان از سیاستی مدرن و پیشرفته دارد که تحسین بسیاری از صاحبنظران سیاسی را برانگیخته است. چراکه این مسئله، حاکمیت استبداد را نفی میکند و مبتنی بر اندیشه وحدت در عین کثرت است؛ به همین دلیل، هگل ایرانیان را اولین ملتی میداند که دولت نوین را ایجاد کردند. ضمن اینکه برخی از سیاستهای مبتنی بر عدم تساهل و تسامح این دوره که حالت مقطعی و گذرا دارد، بیشتر ناشی از عوامل سیاسی ایرانیان بوده و ریشه در اعتقادات مذهبی و نگرش فرهنگی آنان نداشته است. ایدههای حکومت ایرانشهری در عالم نظر نسبت به زمانهی موردبحث بسیار عاقلانه طراحیشده بود اما در مقام عمل با توجه به دخالت نیروهای قدرتمند دینی و نظامی در بافت قدرت سیاسی، روند دیگری را بهخصوص در اواخر عمر این سلسله در اجرای طرح حکومت ایرانشهری، رقم زد.